ابومحمد احمد بن محمد جریریاَبومُحَمَّد جُرِیری، احمد بن محمد (م۳۱۱ق/۹۲۳م)، فقیه و صوفی مشهور سده ۳ و اوایل سده ۴ق در بغداد میباشد. ۱ - نسبت جریرنام او را حسن بن محمد و عبدالله بن یحیی نیر نوشتهاند، [۲]
کلابادی محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۳۱، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی، قاهره، ۱۳۸۰ق.
اما ظاهرا نام او همان احمد بن محمد است. [۴]
خطیب بغدادی احمد، تاریخ بغداد، ج۴، ص۴۳۱، قاهره، ۱۳۵۰ق.
[۵]
قشیری عبدالکریم، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۴۰۲، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
برخی تسمیه او را به جریری (به ضمّ اول) از این جهت دانستهاند که منسوب به جریر بن عباد از بنی بکر بن وائل بوده است، ولی ذهبی نسبت او را جریری (به فتح اول) نوشته و آن را به جریر بجلی منسوب دانسته است [۷]
ذهبی محمد، المشتبه، ج۱، ص۱۵۰، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۲م.
۲ - جانشین جنید صوفیابومحمد از بزرگان اصحاب جنید و از علمای مشایخ صوفیه بود و به سبب تمامیت حال و صحّت عمل، جانشین جنید شد. گفتهاند که جنید او را به جانشینی خود برگزیده بود. [۹]
خطیب بغدادی احمد، تاریخ بغداد، ج۴، ص۴۳۲، قاهره، ۱۳۵۰ق.
[۱۰]
ابن جوزی عبدالرحمن، المنتظم، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
[۱۱]
عطار نیشابوری فریدالدین، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۷۹، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
کلابادی وی را در زمره کسانی نام میبرد که در نشر علوم اشارت، صاحب اثر و سهیم بودهاند. [۱۲]
کلابادی محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۳۰-۳۱، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی، قاهره، ۱۳۸۰ق.
۳ - مقام علمیجریری در فقه و اصول نیز دارای مقام برجستهای بود [۱۳]
هجویری علی، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۸۷، به کوشش وژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش.
[۱۴]
عطار نیشابوری فریدالدین، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۷۹، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
و حدیث نیز روایت میکرد. نسبت خرقه او در تصوف از طریق جنید و سری سقطی و معروف کرخی به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میرسد [۱۶]
محمد بن منور، اسرار التوحید، ج۱، ص۴۹، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۱۷]
مقری احمد، نفح الطیب، ج۵، ص۲۶۸، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸م.
۴ - همراه منصور حلاجاو مصاحبت سهل بن عبدالله تستری را دریافته و سری سقطی را نیز دیده بود و گفتهاند که همراه حسین بن منصور حلاج در مجالس سهل بن عبدالله شرکت میکرده است. [۲۰]
ماسینیون لویی، لا مصائب حسین ابن منصور حلاج، ج۱، ص۱۰۴، پارسی، ۱۹۷۵.
۵ - مصاحبین جریریبسیاری از مشایخ تصوف همچون جعفر خلدی، ابوالحسن بوشنجی، ابوالعباس دینوری، علی بن بندار صیرفی، ابوعبدالله و ابوالقاسم مقری، ابوعبدالله محمد بن خفیف و احمد مسروق از مصاحبت او بهرهمند شدهاند. [۲۷]
هجویری علی، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۹۹، به کوشش وژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش.
[۲۸]
عطار نیشابوری فریدالدین، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۵۴، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۲۹]
عطار نیشابوری فریدالدین، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۷۱، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
۶ - مقام استادیبه گفته هجویری او در سلوک به مقامی رسیده بود که جنید از وی خواسته بود که مریدان او را ادب و ریاضت تعلیم دهد. [۳۰]
هجویری علی، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۸۷، به کوشش وژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش.
۷ - تکفیر حلاجابومحمد جریری همچون جنید، شریعت و طریقت را با یکدیگر جمع کرده بود و ازاینرو در واقعه حلاج برخلاف ابن عطا، به حمایت از او برنخاست و حتی به گفته برخی همچون علمای ظاهر او را تکفیر کرد. [۳۲]
ماسینیون لویی، لا مصائب حسین ابن منصور حلاج، ج۱، ص۵۷۶، پارسی، ۱۹۷۵.
۸ - استقامت جریری در طریقتابومحمد در طریقت بر حفظ آداب سخت تأکید داشت، تا آنجا که در باب ادب حضور نقل کردهاند که او مدت ۲۰ سال حتی در خلوت پای دراز نکرده بود. [۳۳]
خطیب بغدادی احمد، تاریخ بغداد، ج۴، ص۴۳۲، قاهره، ۱۳۵۰ق.
[۳۴]
ابن جوزی عبدالرحمن، المنتظم، ج۶، ص۱۷۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
[۳۵]
عطار نیشابوری فریدالدین، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۷۹، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
و از اینکه او تصوف را به مراقبت احوال و لزوم ادب تعریف میکند، [۳۶]
قشیری عبدالکریم، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۲۸۲، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
چنانکه در جای دیگری اخلاق نیکو را اساس تصوف دانسته است. [۳۷]
سراج طوسی عبدالله، اللمع فی التصوف، ج۱، ص۲۵، لیدن، ۱۹۱۴م.
[۳۸]
قشیری عبدالکریم، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۲۸۰، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
۹ - وفات جریریگفتهاند که او در سال واقعه هیبر (۳۱۱ق/۹۲۳م) یعنی سالی که ابوطاهر جنابی قزمطی در محلی به نام هیبر بر گروهی از حجاج حمله برد، به شهادت رسید. برخی وفات او را از شدت تشنگی در بیابان دانستهاند و سال درگذشت او را ۳۱۲ و ۳۱۳ و ۳۱۴ق نیز نوشتهاند، اما مشهورترین قول همان ۳۱۱ق است. [۴۰]
قشیری عبدالکریم، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۴۰۲، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
[۴۱]
انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۲۹۳، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۲]
ابن جوزی عبدالرحمن، المنتظم، ج۶، ص۱۷۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
[۴۴]
صفدی خلیل، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۳۷۸، به کوشش احسان عباس، ویسبادن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
بعضی گفتهاند که او به هنگام مرگ بیش از ۱۰۰ سال داشته است. [۴۵]
جامی عبدالرحمن، نفحات الانس، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۴۶]
نامه دانشوران، قم، ج۷، ص۱۰۱، دارالفکر.
۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن جوزی عبدالرحمن، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق. (۲) ابن کثیر، البدایة. (۳) ابن ملقن عمر، طبقات الاولیاء، به کوشش نورالدین شربیه، بیروت، ۱۴۰۶ق. (۴) انصاری هروی خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۵) جامی عبدالرحمن، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۳۶ش. (۶) خطیب بغدادی احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق. (۷) ذهبی محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش اکرم بوشی، بیروت، ۱۴۰۴ق. (۸) ذهبی محمد، المشتبه، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۹۶۲م. (۹) سراج طوسی عبدالله، اللمع فی التصوف، لیدن، ۱۹۱۴م. (۱۰) سلمی محمد، طبقات الصوفیة، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰م. (۱۱) صفدی خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش احسان عباس، ویسبادن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۱۲) عطار نیشابوری فریدالدین، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش. (۱۳) قشیری عبدالکریم، الرسالة القشیریة، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت، ۱۴۰۸ق. (۱۴) کلابادی محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، به کوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقی، قاهره، ۱۳۸۰ق. (۱۵) محمد بن منور، اسرار التوحید، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، ۱۳۶۶ش. (۱۶) مقری احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸م. (۱۷) هجویری علی، کشف المحجوب، به کوشش وژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش. (۱۸) نامه دانشوران، قم، دارالفکر. (۱۹) ماسینیون لویی، لا مصائب حسین ابن منصور حلاج، پارسی، ۱۹۷۵. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی «ابومحمد جریری»ج۶، ص۲۵۲۹. |